به گزارش لنگه نیوز، در جنوب ایران و در بندرکنگ، جایی که صدای امواج با ریتم چکشهای چوبتراشان در هم میپیچید و ساحل برای قرنها کارگاه شکلدهی هویت دریایی ایرانیان بود، اکنون نشانههای روشنی از فروپاشی یک صنعت ریشهدار دیده میشود. لنجسازی چوبی، که روزگاری نهتنها ابزار معیشت بلکه نماد دانش بومی و تجربه انباشته دریانوردی این سرزمین بود، امروز با سرعتی نگرانکننده از چرخه حیات خود خارج شده است و آخرین لنج چوبی که چند هفته پیش در بندر کنگ به آب انداخته شد، بیانگر رسمی افول این سنت بود.
آباندازی این لنج،بیانگر حیات فرهنگ دریایی جنوب نیست. این رویداد، در واقع اخرین سند زنده از صنعتی بود که دیگر خواهان ندارد، چرخه تولیدش متوقف شده، و هیچ برنامه سیاستگذارانهای برای بازتعریف کارکرد آن ارائه نشده است. وقتی آخرین محصول یک مهارت که ریشه در ذهن و هنر مردم یک خطه از کشوری با اصالت دارد ساخته میشود، به معنای پایان یک فرهنگ بزرگ است! موضوعی که نیازمند تاملی زیاد است و نباید آسان از آن عبور کرد.
سالهاست که مسئولان از توسعه گردشگری دریایی، اقتصاد مبتنی بر دریا و اهمیت سواحل جنوب سخن میگویند، اما در عمل، هیچ یک از این برنامهها به این پرسش بنیادین پاسخ ندادهاند که گردشگری دریامحور بدون حفظ و بهرهبرداری از مؤلفههای فرهنگ دریایی چگونه ممکن است؟ در جهانی که اصول گردشگری بر پایه اصالتهای تاریخی و فرهنگی شکل میگیرند، حذف لنج چوبی که هویت دریایی ایران و از مهمترین مولفه های اقتصاد دریامحور است بهمنزله حذف ستون فقرات یک روایت فرهنگی است که هنوز ظرفیت اقتصادی بالفعل زیادی دارد.
در حالیکه کشورهای همسایه در خلیج همیشه فارس با سرمایهگذاری در مرمت و بازآفرینی لنجهای ایرانی، آنها را از ابزاری سنتی به کالایی گردشگری و نماد هویتی تبدیل کردهاند، دستگاههای مسئول در ایران عملاً این صنعت را به حال خود رها کردهاند. نتیجه آن شده که لنج، که باید به ویترین سیاستگذاری دریایی این کشور راه پیدا میکرد، اکنون در مرز تبدیل شدن به یک شیء موزهای قرار دارد، آن هم پیش از آنکه موزهای برای ثبت این میراث ساخته شده باشد.
مسئله اصلی، فقدان نگاه راهبردی است. کاملا پرواضح است که لنج چوبی با فناوری امروز قابل رقابت نیست، اما هیچ الزامی وجود نداشت که این صنعت در رقابت با فناوری شکست بخورد. نقش آن در آینده میتوانست متفاوت تر از ابزاری برای حمل و نقل تعریف شود می شد از کاربری باری به حوزه گردشگری، از ابزار حملونقل به بخشی از اقتصاد تجربهمحور کوچ کرد، جهان امروز بهوضوح نشان داده است که سنت، اگر هوشمندانه بازآفرینی شود، نه مانع توسعه بلکه محرک آن نیز خواهد شد.
آباندازی آخرین لنج چوبی ایران باید زنگ هشداری برای سیاستگذاران باشد، هشداری که اگر شنیده نشود، در سالهای آینده فقط روایتهایی پراکنده از استادکارانی باقی خواهد ماند که مهارتشان نه مکتوب شد، نه ثبت شد و نه انتقال یافت. خطر امروز خطری من باب از میان رفتن یک صنعت نیست، خطر حذف بخشی از حافظه فرهنگی کشور است.
جنوب ایران، با تمام ظرفیتهایش، هنوز نفس میکشد، اما نفس فرهنگ بدون حامل فرهنگی دوام چندانی ندارد. اگر امروز برای این صنعت فکر و برنامهای ارائه نشود، فردا تنها چیزی که از صنعت لنج سازی بندرکنگ باقی میماند عکسهایی است که توضیح میدهند اینجا جایی بود که روزی ایران در آن لنج چوبی میساخت!
به قلم آرمان اسدپور
انتهای پیام/
انتهای پیام/
















